بالگردها شب پرواز نمی کنند | مجموعه خاطرات پاسدار و طلبه شهید "زین العابدین غریبی"
پنجشنبه, ۱۵ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۳۰
کتاب"بالگرد ها شب پرواز نمی کنند" به قلم زینب ترابی فر، مجموعه خاطراتی از پاسدار و طلبه شهید "زین العابدین غریبی" را در بر می گیرد.
به گزارش نوید شاهد سمنان کتاب"بالگرد ها شب پرواز نمی کنند" به قلم زینب ترابی فر، مجموعه خاطرات پاسدار و طلبه شهید "زین العابدین غریبی" است که به سفارش مجموعه فرهنگی شهید حسین غنیمت پور و اداره کل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان سمنان نخستین بار در سال 1397 توسط نشر صریر در 505 صفحه منتشر شده است.
در قسمتی از متن کتاب می خوانیم:
«با تعجب هرچه نگاه کردم هیچ مدرک پزشکی از جانباز مهدی جلالی با 45درصد جانبازی اصابت ترکش به پهلو، پا و سر، نداشتن کلیه، مشکلات عصبی و... نبود. گفتم: «شاید با برگه های دیگر قاطی شده!» کشو فایل را بیرون کشیدم لابه لای برگه ها را خوب چندین بار گشتم اما نبود که نبود. دوباره به پرونده آقای جلالی رجوع کردم و شماره تماس منزلشان را پیدا کردم شماره ها را گرفتم و قرار ملاقاتی با خانم آقای جلالی گذاشتم. ایشان خیلی زود به دفترم آمد.
به محض ورود سکینه خانم به دفتر، صدای برادران پاسدار در اتاق پیچید به اطلاع امت شهید پرور شاهرود می رسانم مراسم استقبال از لاله های پرپر و خونین امروز راس ساعت.... همینطور دقیق به اطلاعیه گوش می دادیم تا ساعت و مکانش را متوجه شویم و خودمان را برای استقبال از شهدا برسانیم که ایشان رو کرد به من و گفت: «آقای غریبی با آقا مهدی همکار بودن»
به محض ورود سکینه خانم به دفتر، صدای برادران پاسدار در اتاق پیچید به اطلاع امت شهید پرور شاهرود می رسانم مراسم استقبال از لاله های پرپر و خونین امروز راس ساعت.... همینطور دقیق به اطلاعیه گوش می دادیم تا ساعت و مکانش را متوجه شویم و خودمان را برای استقبال از شهدا برسانیم که ایشان رو کرد به من و گفت: «آقای غریبی با آقا مهدی همکار بودن»
با تعجب به اش خیره شدم و گفتم: «واقعا!!» خندید و گفت: «بله خانوم سعیدی! آقای جلالی همیشه از آقای شما تعریف می کنه.» آنقدر خوشحال شده بودم که یکی از دوستان و همرزمان زین العابدین را پیدا کردم که خدا می داند دوست داشتم ساعتها بگوید و من گوش کنم.»
نظر شما
